گزارش «ایران» از وضعیت محیطبانانی که پرونده جانبازی آنها در پیچ و خم بوروکراسی اداری گیر کرده است
مردان سربی
زهرا کشوری
خبرنگار
«مردان سربی» روایت ۲۰۰ محیطبانی است که در راه دفاع از محیط زیست کشور همچنان با زخمهای عمیق و گلولههای سربی در بدن در مناطق چهارگانه به حفاظت از یوزپلنگ ایرانی، خرسهای قهوهای، کبک سر به زیر، یوزهای در معرض انقراض و کل و بزهای خودنما مشغولند. هرچند گلولههای سربی اجازه نمیدهد که آنها بی احساس درد و ناراحتی، کوه و صخرهها را پشت سر بگذارند و به کمین صیادانی در درههای عمیق مناطق حفاظت شده بنشینند. آنها زخمیانی از جمعیتی ۳۴۰۰ نفری هستند که انتخاب کردهاند شانه به شانه مرگ از گنجینههای گیاهی و جانوری کشور حفاظت کنند، همچنین ۱۴۲ نفر از محیطبانان جان خود را در راه حفاظت از آهوها و جبیرها و کل و بز از دست داده و در سینه سرد گورستان آرمیدهاند. از این تعداد تنها شهادت ۴۲ نفر آنها احراز شده است. پرونده بسیاری از جانبازان محیطبان هم در گیرودار بوروکراسی اداری گرفتار آمده و هنوز جانبازیشان احراز نشده است. جانبازانی که گلولههای سربی بدن آنها را فتح کرده و عفونت ناشی از گلولههای ساچمهای زیر پوست آنها جولان میدهد.
هنوز عاشقم با یک زخم عمیق
۵۷ گلوله سربی در بدن «ابوالفضل جلالیراد» محیطبان پارک ملی گلستان جاخوش کردهاند. چهار بار زیر تیغ جراحی رفت اما پزشکان تنها توانستند ۱۱ گلوله سربی را از تنش بیرون بیاورند. گلولهها زیر پوستش میخزند. سربها کبد و کلیهاش را به اشغال خود درآوردهاند. برخی از تکههای سرب در کنار نخاعاش قرار دارند. نزدیک به دو هفته طول میکشد تا موبایل او خط بدهد و گفتوگوی روزنامه ایران با او انجام شود. چون وقتی به مأموریت میرود گوشیاش از دسترس خارج میشود. جلالی با همه دردی که میکشد، نمیخواهد فرصت رفتن به پارک ملی گلستان را از دست بدهد. غم صدایش را آرام کرده است. میگوید: «من گاهی خودم را روی ویلچر تصور میکنم.» او محیطبانزاده است. از بچگی با پدر محیطبانش پارک ملی گلستان را وجب به وجب رفته است. حتی سربازی اش را هم بهعنوان محیطبان در پارک ملی گلستان گذراند. پدر که بازنشسته شد، پسر به جای او نشست تا از گوزنهای پارک ملی گلستان حفاظت کند. وقتی قصه را به شب حادثه میبرد صدایش آهستهتر هم میشود و سکوتهایش بیشتر. سکوتهایش قصه دردی است ناگفتنی. شب قبل از این گفتوگو را در پارک ملی به مأموریت رفته و حالا از توی رختخواب گفتوگو را ادامه میدهد. میگوید: «باید برای مأموریت بعدی ریکاوری کنم من عاشق محیطبانیام.» جانش به جان طبیعت گلستان بند است. میگوید: «۱۱۰ متر بیشتر نمیتوانم پشت سر هم راه بروم. باید بنشینم یا دراز بکشم تا دردم آرام بگیرد و دوباره مأموریت را ادامه بدهم.» پنج سال از آن حادثه تلخ که صیادی او را در میان جنگلهای انبوه اورس و درههای عمیق منطقه «سولهگرد» پارک ملی به گلوله بست، میگذرد.
به اینجای قصه که میرسد نفسش بند میآید. سکوتهایش طولانیتر میشود و زمان خالیتر از هر کلمه بیاعتباری. آن شب همکارانش او را به نزدیک بیمارستان متعلق به نیروی هوایی میبرند اما بیمارستان پزشک ندارد. پرستاران جرأت نمیکنند او را بیهوش کنند. با آمبولانس دردش را به «آشخانه» میبرند و چون آنجا هم طبیبی پیدا نمیشود تا زخمش را مرهم بگذارد از مرز گلستان خارج میشوند و او را به بیمارستانی در بجنورد خراسان شمالی میرسانند. آه بلندی میکشد و میگوید الان هم که قصه را تعریف میکنم حالم بعد میشود! پس تعریف نکن، مرد. جلالی راد میگوید: «آخر من برادری را که در تمام مسیر همراهم بود هم از دست دادم.کم میآورد تا قصه را بازگو کند. آخر تمام این راه را برادری با او بود که حالا نیست. چهار ساعت درد را در مسیر با برادرش تقسیم میکند تا به اتاق عملی در بجنورد برسد. برادری که بعدها داعشیها در حادثه تروریستی مجلس به شهادت رساندند. زخم روی زخم. پدرش میگوید: «دو پسر داشتم یکی آنطور از دستم رفت یکی هم اینگونه با درد زندگی میکند.» حرفهایی بسیار بیشتر از آنچه در این گزارش میآید برای گفتن دارد، اما به قول خودش همه درد دل است و نمیخواهد چاپ شود. ساچمهها اختیار کمر و پاهایش را از او گرفته است. هر وقت درد به جانش هجوم میآورد هر کجا باشد، باید دراز بکشد. برشهای جراحی عصبهایش را هم درگیر کرده است. او میگوید: «با توجه به سربی که در بدنم وجود دارد وقتی دچار عفونت میشوم براحتی درمان نمیشوم. بدنم به آنتیبیوتیکهای معمولی عادت کرده و اثری ندارد.» جانبازی جلالی راد احراز شده و او منتظر است تا بعد از ۵ سال طبق قانون استخدامی وضعیت شغلیاش از پیمانی به رسمی تغییر یابد. میگوید: «۸۰ درصد کار انجام گرفته است.»
یادگاری سربی زیر پوست محیطبانی
«هادی جلالی» رئیس اداره محیط زیست حمیدیه هم از حادثه رویارویی با شکارچیان غیرمجاز ۸۵ ساچمه سربی به یادگار در بدن دارد. پزشکان از بدن او ۱۱گلوله سربی را بیرون کشیدند. آنها به جلالی گفتهاند اگر ساچمههای گردن، سینه و پاهایش را جراحی کنند، خطر سرطان را به جانش انداختهاند. بنابراین باید یاد بگیرد که با این زخمها زندگی کند. سربها هم در گرما او را میآزارند هم در سرما. گرمای بیپیر خوزستان هم که سرب حالیاش نمیشود، نفسش را بند میآورد. هادی نمیتواند ورزش بکند. خوابیدن روی سمت چپ بدنش را هم فراموش کرده است.
«سیدمرتضی تفاخ» محیطبان پارک ملی دز را هم با اسلحه «کلاش» زدند. صبح زود بعد از اذان از گشتزنی پارک برمیگشت تا با سه نفر دیگر از محیطبانها صبحانه بخورد. نمیدانستند حادثه پشت نیزارها به کمینشان نشسته اما دو قایق صیادان غیر مجاز از لای نیزارها بیرون میآیند و آنها را به رگبار میبندند. فشنگهای جنگی در آن حادثه انگشت کوچک و حلقه تفاخ را از کار انداخت. سه سال از آن ماجرا میگذرد و هنوز پرونده جانبازی او و سه همکار دیگرش به سرانجام نرسیده است. محیطبانها حالا در قانون ضابط قضایی محسوب میشوند و باید رفتار سازمانی چون دیگر نیروهای نظامی با آنها شود. تفاخ میگوید: «وقتی یک مأمور نیروی انتظامی جانباز میشود پروندهاش مثلاً بعد از یک سال به سرانجام میرسد اما ما بعد از سه سال هنوز به نتیجهای نرسیدهایم.»
مهدی قاسمی دیگر محیطبان جانباز، حادثه پارک ملی دز است. دز زیستگاه گوزنهای زرد ایرانی است. قاسمی به «ایران» میگوید: «دست راستم فلج شده و خوردگی شدید بازوی راستم هم معیوب جوش خورده است. الان ۲۰ سانت پلاتین در دست راستم دارم. از استخوان پایم برای درمان دستم استفاده کردند ولی باعث محدودیت شدید حرکتی در دست راستم شده است. «پرونده جانبازی او هم در میانه راه است و پس از سه سال دوندگی هنوز تکلیف اش روشن نیست.
«رضا قپانچیپور» رئیس پارک ملی دز هم در آن حادثه زخم دید. او به «ایران» میگوید: «۴۰ درصد از کارافتادگی برای من در کمیسیون تأمین تعیین شد. عصبهای دستم ۵۰ تا ۷۰ درصد آسیب دید. محدودیت حرکتی ندارم اما ضعف عضله دارم. مهره گردنم آسیب دیده است. در پیادهروی و فعالیتهای روزمرهام تأثیر منفی دارد.» او رئیس پارک ملی است و باید به مأموریت و گشتزنی برود. پرونده جانبازی او هم به سرانجام نرسیده است. آنها خیلی سختی کشیدند تا در دادگاه ثابت کردند که به آنها به قصد کشت شلیک شده است. در نهایت دادگاه تشخیص اقدام به قتل را داد و برای چهار صیاد غیر مجاز ماهی قرار مجرمیت صادر کرد.
«کرم رحمانی» محیطبان تالش را هم شکارچیهای غیر مجاز در یک زمستان برفی در منطقه حفاظت شده لیسار و جوکندان زدند. او در حالی که سعی داشت اسلحه را از شکارچی بگیرد انگشتش را از دست داد. چهار بار اتاق عمل رفت ولی آن انگشت دیگر برایش انگشت نشد. او میگوید: «طبق قانون من بیمه خدمات درمانی هستم اما بیمه اعلام کرده چون حین انجام وظیفه این اتفاق افتاده یک ریال پول به من تعلق نمیگیرد. سازمان هم از طریق اضافه کار و فاکتورهای مختلف به من کمک کرد. نزدیک 18-17 میلیون خرج کردم اما بیمه فقط ۷میلیون آن را تقبل کرد.» این هزینه با توجه به حقوق پایین محیطبانها، هزینه بسیار بالایی است. پرونده جانبازی او هم بعد از یکسال راه به جایی نبرده است.
محیطبانی بهدنبال پای مصنوعی هوشمند
قصه «سیدامین هادیپور» محیطبان پاسگاه کارونشهر و گتوند شاید تلختر از قصه دیگر محیطبانها باشد. شکارچیان بهدنبال انتقام از محیطبان دیگری بودند.او را در محیطبانی نیافتند و گلولههای خشم خود را بر سر هادیپور خالی کردند. او پایش را از دست داد و این روزها بهدنبال پای مصنوعی هوشمند است. هزینه این پا نزدیک به دو میلیارد تومان است. هزینهای که سازمان میگوید پرداخت آن از عهدهاش خارج است. هادیپور برای جمعآوری این مبلغ دست به دامان شبکههای اجتماعی شد. این مسأله به ایجاد حواشیای منجر شد و در نهایت پردیسان اعلام کرد برای هادیپور همان پای مصنوعی را تهیه میکند که دیگر جانبازان استفاده میکنند. هادیپور به «ایران» میگوید: «من با پایی که جانبازان استفاده میکنند نمیتوانم مأموریت بروم. این پا مدام باعث لنگیدن میشود.پای هوشمند میخواهم که بتوانم در مناطق تردد کنم.» او میگوید: «سازمان شرکت واردکننده تجهیزات پای مصنوعی هوشمند را به من معرفی کرد اما بیمه حاضر به تقبل هزینه نشد. در نهایت به پیشنهاد سازمان حفاظت محیط زیست فراخوان دادیم. اما حواشی اجازه ادامه کار را نداد.» او میگوید: «من پایم را برای حفاظت از این آب وخاک داده ام. از اول تیرماه خانهنشین شدهام و دارم فرصتم را برای استفاده از پای مصنوعی هوشمند از دست میدهم.»
نیم نگاه
محیطبان ها حالا در قانون ضابط قضایی محسوب میشوند و باید رفتار سازمانی چون دیگر نیروهای نظامی با آنها شود اما به گفته یکی از محیطبانان « وقتی یک مأمور نیروی انتظامی جانباز می شود پرونده اش مثلاً بعد از یکسال به سرانجام میرسد اما ما بعد از سه سال هنوز به نتیجهای نرسیده ایم.»
موج سواری کرونا با «هیچ» انگاشتن پروتکلهای بهداشتی
سفر به گیلان 40 درصد افزایش یافت
حمیرا حیدریان
خبرنگار
افزایش حدود 40 درصدی ورود مسافران به گیلان در روزهای پایانی هفته گذشته نشان میدهد که در حادترین شرایط کرونایی هم عده زیادی از شهروندان هستند که بیتوجه به پروتکلهای محدودیت و مراقبت، داوطلبانه در زنجیره انتقال ویروس مرگبار قرار میگیرند. مدیرکل راهداری و حملونقل جادهای گیلان از ورود ۱۰۹ هزار و ۸۸۱ دستگاه خودرو طی دو روز پایان هفته گذشته به استان خبر داد و گفت: این تعداد ورودی خودرو نسبت به دو روز قبل از آن ۳۸.۵ درصد افزایش داشته است.
همچنین دکتر آبتین حیدرزاده معاون بهداشتی علوم پزشکی استان گیلان در گفتوگو با خبرنگار «ایران» گفت: متأسفانه طی روزهای اخیر در رفت و آمدهای بین محورها هیچگونه محدودیتی مشاهده نشده و همین عامل باعث شده تا ما روزانه شاهد افزایش سیر صعودی مبتلایان به بیماری کووید 19 در استان باشیم.
وی با هشدار نسبت به افزایش شمار مبتلایان به کرونا ویروس در پی حضور در اجتماعات، افزود: گزارشها نشان میدهد برگزاری مراسم عزا و حتی عروسی در ماههای گذشته که با جمعیت حدود 500 نفر در سطح استان برگزارشده است عامل ابتلا و انتقال این بیماری به 150 نفر دیگر بودند که علامتی از این بیماری نداشتند.
دکتر سید عباس موسوی رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران نیز آمار بیماران مشکوک به کرونا را در روزهای شانزدهم تا هفدهم ماه جاری 79 مورد اعلام کرد و گفت: این تعداد افراد بر اساس تشخیص بالینی در بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سطح استان بستری شدند. ظرف همین مدت تعداد ۸۴ نفر از افراد مشکوک بستری شده، از بیمارستانها مرخص شدند و تکمیل روند درمانی خود را در منزل ادامه خواهند داد.
وی اظهار داشت: از تعداد کل موارد فعلی بستری در بیمارستانهای مازندران ۹۹ بیمار با علائم حاد تنفسی در بخشهای ویژه بستری هستند.
دکتر آرش نجیمی سخنگوی علوم پزشکی استان اصفهان نیز با ابراز تأسف از سفرهای غیر ضروری و تأثیر آن در شدت گرفتن این بیماری به «ایران» گفت: متأسفانه طی دو هفته گذشته این بیماری روند صعودی به خود گرفته است و شاهد افزایش تعداد بیماران تشخیصی مثبت و بستری شدگان در بیمارستانها و مراکز درمانی هستیم.
وی با بیان اینکه تعداد روند شیوع این بیماری 1.5 برابر شده است اظهار داشت: اگر در روزهای آینده با تعداد بسیار بیشتری از بیماران بدحال مبتلا به کرونا مواجه شویم و تعداد تختهای آیسییو موجود جوابگو نبود، شاید ناچار به استفاده از تختهای بستری عادی با اضافه کردن برخی تجهیزات به آنها شویم، اما این موضوع نیاز به کارکنان و ارائه خدمات تخصصی دارد که مشکلات دیگری را بویژه در زمینه کمبود نیروی متخصص بهوجود میآورد.
وی بیان کرد: تداوم روند افزایشی تعداد بیماران بدحال مبتلا به کرونا در استان اصفهان ممکن است در روزهای آینده منجر به ایجاد صف انتظار شود و محدودیتهایی را برای سایر بیمارانی که به تخت آیسییو نیاز دارند، ایجاد کند.
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بیان اینکه در حال حاضر بیش از هزار و ۵۰۰ بیمار کرونایی در بیمارستانهای استان بستری هستند، افزود: حدود ۲۶۰ بیمار در بخش مراقبتهای ویژه بستری هستند که برای ۱۵۰ نفرشان لولهگذاری شده و تنفس آنها وابسته به دستگاه است.
سرپرست دانشگاه علوم پزشکی البرز نیز با ارائه آمار تا روز پنجشنبه 17 مهر گفت: متأسفانه تا روز هفدم مهرماه ظرف مدت 24 ساعت ۱۵ بیمار کووید ۱۹ جان خود را از دست دادهاند و مجموع جانباختگان این بیماری در استان تا تاریخ ذکر شده به ۱۲۸۱ نفر رسیده است.
دکتر محمد فتحی افزود: تا ۱۸ مهرماه ۱۰۳ بیمار با علائم کووید ۱۹ در مراکز درمانی استان بستری شدهاند که مجموع کل موارد بستری شامل قطعی، محتمل و مشکوک، از ابتدای شیوع کرونا تا روز گذشته (جمعه 18 مهرماه) در استان البرز ۱۹ هزارو ۱۵۰ نفر است.
آغاز آبرسانی به ۷۶ هزار نفر از روستاییان شهرستانهای دشتیاری، چابهار، بمپور و ایرانشهر
زاهدان - آبرسانی به 171 روستای سیستان و بلوچستان در شهرستانهای دشتیاری، چابهار، بمپور و ایرانشهر آغاز شد.
بهگزارش استانداری سیستان و بلوچستان، ۶ پروژه شامل طرح آبرسانی به مجتمع ۷ روستایی بریس و پسابندر و عملیات تکمیلی خطوط انتقال و شبکه توزیع مجتمع ۲۵ روستایی دلگانها در شهرستان دشتیاری، عملیات اجرایی اتصال خطوط جدید آبرسانی به ۱۲۱ روستای زیرمجموعه مخزن صفرزهی شهرستان چابهار، طرح آبرسانی به ۸ روستای باقیمانده از مجتمع ۴۸ روستایی غرب و شرق بمپور و ۱۰ روستای مجتمع دامن شهرستان ایرانشهر با حضور احمدعلی موهبتی استاندار، نمایندگان مردم استان، فرمانداران منطقه و مدیران حوزه آب و فاضلاب استان کلنگزنی شد.
بنا براین گزارش، با بهرهبرداری از پروژههای مذکور ۱۷۱ روستا با جمعیت ۷۶ هزار نفر با اعتباری بالغ بر ۱۱۴ میلیارد تومان از نعمت آب آشامیدنی سالم و پایدار بهرهمند خواهند شد. با شروع عملیات اجرایی پروژه آبرسانی بریس و پسابندر تمامی روستاهای نوار ساحلی شهرستان دشتیاری با اعتبار ۳۷۱ میلیارد ریال از آب آشامیدنی سالم و پایدار بهرهمند خواهند شد و آب روستاهای تحت پوشش از طریق سایت آب شیرینکن پسابندر تأمین میگردد. پروژه مجتمع دلگانها با سرعت بخشیدن به عملیات تکمیلی خطوط انتقال و شبکه توزیع مجتمع دلگانها امید است تا پایان سالجاری ۸ هزار و ۵۰۰ نفر از اهالی مجتمع از آب سالم و پایدار بهرهمند گردند. پروژه آبرسانی به مجتمع غرب و شرق بمپور با ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی با اتمام عملیات اجرای شبکه توزیع ۸ روستای باقیمانده با جمعیت ۱۸ هزار و ۷۸ نفر، با اعتبار ۴۲۷ میلیارد ریال به اتمام خواهد رسید. همچنین با اجرای طرح آبرسانی به ۱۰ روستای مجتمع دامن شهرستان ایرانشهر با اعتبار ۱۹۷ میلیارد ریال، ۴ هزار و ۷۶۲ نفر از اهالی مجتمع از آب آشامیدنی بهرهمند خواهند شد.
با افزایش سهمیه و رفع کمبود آرد
صف نانواییهای ارومیه کوتاه شد
زهره افشار
خبرنگار
«مشکل صفهای طویل نانواییها که فقط در ارومیه شکل میگرفت یک جو روانی بود که بهدنبال شایعه کمبود آرد بهوجود آمده بود که خوشبختانه با اقداماتی ضربتی که انجام دادیم خود مردم به این باور رسیدند که مشکلی در کمبود آرد نیست.» این اظهارات علیرضا ملامحمدیزاده، فرماندار ارومیه در مصاحبه با «ایران» در واکنش به خبرها و شایعاتی است که در زمینه کمبود آرد و گران شدن نان در ارومیه منتشر شده است.
هرچند فرماندار ارومیه میگوید هیچ کمبودی برای تأمین آرد نانواییها وجود ندارد اما همچنان مردم بیش از نیاز اقدام به خرید نان میکنند و نگران کمبود نان هستند اما فرماندار اطمینان میدهد که با افزایش سهمیه آرد نانواییها جای نگرانی نیست.
هجوم به نانواییها با یک شایعه
«حسن» شاطر یکی از نانواییهای لواش پز به خبرنگار ما گفت: این صفها ربطی به کم کاری نانواییها ندارد در حال حاضر سهمیه آرد ما را زیاد کردهاند و با دادن سهمیه اضافی، تاحدی صفها کاهش یافته است. وی افزود: در هفته گذشته شایعهای دهان به دهان میگشت که قرار است نان گران شود خب مردم هم نگران میشوند. این روزها برنج گران شده و تقاضا برای نان بیشتر از معمول شده است. از طرف دیگر چند روزی بود که شرکتی را که آرد توزیع میکرد، عوض کرده بودند و این شرکت چون کار تخصصی اش این نیست نتوانست بموقع آرد را به نانواییها برساند خب نانوایی هم که آرد نداشته باشد نمیتواند نان بپزد. ولی الان هم آرد بیشتری به دستمان میرسد هم سهمیه بموقع به دستمان میرسد.
در ارومیه کمبود آرد نیست
«علیرضا ملا محمدیزاده» فرماندار ارومیه به «ایران» گفت: مشکل صفهای طویل جلوی نانواییها که فقط در ارومیه شکل میگرفت یک جو روانی بود که بهدنبال شایعه کمبود آرد بهوجود آمده بود که خوشبختانه با اقداماتی ضربتی که انجام دادیم خود مردم به این باور رسیدند که مشکلی در کمبود آرد نیست و دیروز (شنبه) صفهای نانواییها نسبت به هفته گذشته بسیار خلوت شده بود. وی تأکید کرد: برای جلوگیری از ایجاد چنین صفهایی در ایام کرونایی که نگرانی کادر درمان ارومیه را نیز در پی داشت ابتدا تصمیم گرفتیم به 150 نانوایی لواش پز به جای 3 گونی آرد سهمیه ای 7 گونی آرد بدهیم که وقتی دیدیم جواب نداد از روز جمعه به مراتب سهمیهها را بیشتر کردیم. وی افزود: از روز جمعه علاوه بر اینکه شروع کار نانواییها را از 7 صبح به 6 صبح تغییر دادیم به 630 نانوایی 7 گونی آرد سهمیهای دادیم و اعلام کردیم هر کدام از نانواییها هم که احساس کردند که این سهمیه نیز کفاف جواب مشتری هایشان را نمیدهند بیایند و اضافه سهمیه بگیرند. از سوی دیگر 12 نانوایی لواش پز در 12 محله شهر را ملزم کردیم تا ساعت 24 کار کنند. فرماندار ارومیه خاطرنشان کرد: 13 نانوایی هم بهصورت شبانه روزی نان میپزند و به سوپرمارکتها و فروشگاهها نان میدهند تا کسانی که بهدلیل کرونا نمیخواهند در صف نانوایی بایستند نان خود را اینگونه تأمین کنند. ملا محمدزاده گفت: به مردم قول میدهم آرد به اندازه کافی هست پس نگران تأمین نان خانواده نباشند و به اندازه نیازشان نان بخرند.
نظارت بر نانواییها تشدید شده است
«علیرضا محمودی»معاون بازرسی و نظارت سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان غربی نیز به «ایران» گفت: متأسفانه افزایش قیمت خرید تضمینی گندم به کیلویی 4 هزار تومان زمینهای شده بود که مردم بگویند حتماً نان هم گران میشود. وی افزود: بازرسی ونظارت بهدنبال افزایش سهمیه آرد با 51 اکیپ بازرسی در ظرف 72 ساعت 946 مورد بازرسی از نانواییهای ارومیه و 20 روستای اطراف انجام داد. وی افزود: با انجام این بازرسیها 2 واحد انبارآرد یارانهای بهدلیل تخلف پلمب شد و برای 5 نانوایی پرونده احتکار تشکیل شد. وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد ولی تا اطلاع ثانوی بازرسیها بشدت پیگیری خواهد شد.
1400 نانوایی ارومیه پای کارند
از سوی دیگر «الله وردی حسنزاده»رئیس اتحادیه نانوایان ارومیه هم به «ایران» گفت: متأسفانه برخی سودجویان شایعه گران شدن نان را به راه انداخته بودند که به همت نانوایان و مسئولان به هدف شان نرسیدند. وی در پاسخ به انتقاد برخی مردم که میگفتند نانواییها عمداً نان نمیپزند تا نان را گران کنند توضیح داد: گران شدن نان هیچ سودی برای نانوا ندارد و نانوایان هم از خود مردم و قشر آسیب پذیر هستند و روا نیست اینگونه به قضاوت شان بنشینیم. وی تأکید کرد:خدا را شکر در حال حاضر مشکل کم شده و 1400 واحد نانوایی شهر ارومیه پای کارند تا مردم کمبود نان نداشته باشند. وی تصریح کرد: هر چه قدر به ما آرد بدهند ما میپزیم و نانوایان خستگی بردار نیستند.
توضیح رئیس سازمان محیط زیست درباره صدور مجوز شکار
گروه ایران زمین - معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: همه تصمیمات در حوزه حیات وحش بر مبنای کارشناسی دقیق و مطابق قانون انجام میشود و سازمان محیط زیست هیچ تخلفی نکرده است.
به گزارش سازمان حفاظت محیط زیست، عیسی کلانتری با اشاره به قاچاق حیات وحش و شکار غیرمجاز حیوانات اظهار داشت: همه تصمیمات در حوزه حیات وحش بر مبنای کارشناسی دقیق و مطابق قانون انجام میشود.
وی افزود: بر مبنای کارشناسی هر سال تعدادی مجوز شکار برای شکارچیان داخلی و خارجی صادر میشود و حیوانات نر که بالای ۹ سال عمر دارند، میتوانند شکار شوند، زیرا عمر مفید حیواناتی مانند قوچ و میش ۱۰ تا ۱۱ سال است.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه در سال گذشته مجوز شکار ۲۵۰ رأس حیوان صادر شد، گفت: تعدادی از شکارچیان متقاضی خارجی هستند و در مقابل هر رأس حیوان حدود ۲۰ هزار دلار میپردازند و محیطبانان ما به آنها میگویند که حق دارند چه حیوانی را شکار کنند.